نشانه

 

چون زد حسین ناله هل من معین خویش

اصغر به گهواره شنید و بگفت من

فریاد غربت و طلب یاری از پدر

بشنید وکرد گریه و نالید و گفت من

می خواست یک ذبیح دگر آن خلیل عشق

کان مه به برج مهر بتابید و گفت من

گفتا که کیست شاهد مظلومی حسین (ع)

اصغر ز جان گذشت و خروشید و گفت من

تیر بلا رسید و بگفتا نشانه کیست؟

آن گل شتاب کرد و بخندید وگفت من

گفتم که دستگیر موید به حشر کیست ؟

آن شیر خواره مهر فزایید و گفت من